فرود نرم برای اقتصاد به چه معنی است؟
تورم در چندین دهه به بالاترین حد خود رسیده است، اما آیا می‌توانیم آن را بدون آسیب رساندن به خود از بین ببریم، یا اینکه نبرد بانک مرکزی (RBA) با هیولای تورم آسیب‌های جانبی به شکل رکود اقتصادی خواهد داشت؟
اکنون بسیاری از ما می دانیم که افزایش نرخ بهره که امسال شاهد بودیم به این دلیل اتفاق افتاده است که RBA مسئول مبارزه با تورم است. برای این کار از نرخ بهره استفاده می کنند.
نرخ بهره بالاتر قرار است تورم را کاهش دهد و نرخ بهره پایین تر به منظور افزایش تورم است.
در حال حاضر، همانطور که نمودار بعدی نشان می دهد، با افزایش تورم به بالاترین سطح، نرخ بهره در حال افزایش است.
2 نوع تورم داریم
قیمت های بالاتر می تواند از دو مکان باشد.
یکی زمانی است که تقاضای محلی بیش از حد وجود دارد. لوله کشی را تصور کنید که روزی شش تماس برای کار دریافت می‌کند اما فقط برای انجام سه کار در روز وقت دارد. او شروع به افزایش قیمت می کند تا اینکه سه نفر از آن افراد می گویند: نگران نباش، من خودم این کار را انجام می دهم.
این نوع افزایش قیمت، RBA می‌تواند کاری در مورد آن انجام دهد. با افزایش نرخ بهره، درآمد قابل تصرف خانوارها را کاهش می دهد تا پرداخت وام مسکن بیشتر شود.
این بدان معناست که افراد کمتری با لوله کش تماس می گیرند. آنها فکر می کنند بگذارید شیر آب چکه کند. ما نمی توانیم این هفته این مشکل را برطرف کنیم.
لوله کش افزایش قیمت ها را متوقف می کند، تورم افزایش نمی یابد.
این تورم داخلی است.
اما نوع دیگری از تورم وجود دارد.
شرکت شیرآلاتی را تصور کنید که شیرهای وارداتی را به لوله کش می فروشد. آنها متوجه شدند که قیمت شیرها در حال افزایش است زیرا هزینه حمل و نقل بیشتر است و به دلیل اینکه شیرها در اروپا ساخته می شوند که قیمت انرژی در آن بالا است.
حتی اگر شرکت شیر هر روز تماس های بیشتری از مشتریان دریافت نمی کند، آنها قیمت ها را افزایش می دهند زیرا قیمت ورودی آنها در حال افزایش است. آنها می توانند حاشیه سود خود را کمی کاهش دهند، اما نه زیاد.
این تورم وارداتی است.
و همانطور که نمودار بعدی نشان می دهد، ما بیشتر از همیشه از آن برخورداریم.
از نظر تاریخی، تورم ما بیشتر مربوط به کالاهای غیرقابل تجارت مانند خدمات لوله کشی بود، اما اکنون بیشتر در مورد کالاهای قابل مبادله (مانند شیرهای وارداتی، اما مهمتر از آن، سوخت) است.
جزء کالاهای قابل مبادله فقط واردات نیست، بلکه شامل مواردی است که ما صادر می کنیم و قیمت آنها در بازارهای جهانی تعیین شده است، مانند گاز و غلات.
اگر RBA اقتصاد استرالیا را تحت فشار قرار می دهد، بخش غیرقابل تجارت بخشی است که آن ها به آن موضوع توجه دارند.
هر چه آنها سخت‌تر فشار بیاورند، خطر بیشتری برای شکستن اقتصاد دارند.
در تئوری، نرخ‌های بهره بالاتر باید پول ما را تقویت کند و واردات را ارزان‌تر کند، اما وقتی همه بانک‌های مرکزی در سراسر جهان نرخ‌ها را بالا می‌برند، این تئوری خیلی خوب کار نمی‌کند.
دلار ما در مقابل دلار آمریکا اکنون نسبت به ابتدای سال کمتر شده است و واردات از آمریکا را گرانتر می کند، نه کمتر.
بانک مرکزی آمریکا به سرعت نرخ بهره را افزایش داده است. این امر پول آنها را قوی تر کرده است، اما اقتصاد آنها در دو سه ماهه گذشته در واقع کوچک شده است که در استرالیا آن را رکود می‌نامیم.
آمریکایی‌ها از تعریف متفاوتی از رکود استفاده می‌کنند، اما مطمئناً خطر افزایش سریع نرخ‌ها را نشان می‌دهد. حتی قبل از اینکه در کاهش تورم پیشرفتی داشته باشید، می‌توانید به یک فرود سخت دست پیدا کنید.
تورم ایالات متحده در سال گذشته 9.1 درصد است که بسیار بالاتر از تورم استرالیا تاکنون است.
فیلیپ لو، فرماندار RBA گفته است که ما در یک مسیر باریک هستیم.
حقیقت این است که بیشتر شبیه طناب زدن است. در هر دو طرف جای زیادی برای خطا وجود دارد. خیلی کم انجام دهید و اجازه دهید تورم از بین برود، یا زیاده روی کنید و ببینید اقتصاد آسیب می‌بیند.
و RBA تنها بازیکن در این بازی نیست. جیم چالمرز، خزانه دار جدید، متعهد شده است که از بودجه برای مبارزه با تورم نیز استفاده کند.
بیایید به پیروزی سریع در برابر هیولای تورم امیدوار باشیم.